وبلاگ یاران امام زمان
با جنگ بر علیه گناهان به امام زمان نزدیک شو
یکشنبه 6 بهمن 1392 :: نویسنده : محمد خرد گر قبر و قیامت را فراموش کردید؛ اگر واقعا ته ماجرا یادتان رفته! اگر حال خوبی ندارید این چند خط پایین را بخوانید، چند خطی که نمیدانم چرا در طول این چند روز از افراد مختلف برایم تعریف شد. در هر صورت که یک تلنگر بزرگ برای خودم بود، آن هم در این روزهای شلوغ.
ماجرای اول یکی از دوستان تعریف کرد: روز گذشته برای تدفین پدر یک از آشناها رفته بودیم بهشت زهرا(س). الآن قطعه بهشت زهرا(س) نزدیک به 300 شده است که عموما هم سه طبقه است. وقتی سر قبر حاضر شدیم واقعا وحشتناک بود، از دو جهت، یکی عمق زیاد قبر و یکی هم... . یعنی همه متوجه این دومی شدند. سه روز قبل جنازهای را در طبقه پایین قبر کناری به خاک سپرده بودند و از آنجایی که تنها یک بلوک سفالی میان قبور فاصله است با برداشته شدن درب چوبی قبر خالی بوی متعفنی از درون آن بیرون زد که حال همه را بد کرد. پسر خانواده اصلا وضعیت مناسبی برای رفتن به درون قبر نداشت اما داماد خانواده که کاملا داخل قبر قرار گرفت نه تنها دیگر بیرون را نمیدید بلکه سرش هم چند وجب با لبه قبر فاصله داشت. داماد تعریف کرد وقتی وارد قبر شدم تا پدرخانمم را همراه تلقین تکان دهم بوی بسیار مشمئز کنندهای از درون قبر کناری به صورت میخورد که هر لحظه احتمال میدادم از هوش بروم و بدتر از آن ترسی بود که سراسر وجودم را فراگرفته بود. واقعا در آن لحظه تنهایی انسان را با چشم خودم دیدم و واقعا برای آن مرحوم گریستم، البته بهتر بگویم، برای خودم گریه کردم. ای کاش همه ماها در سال یک بار به قبرستان بیاییم و از نزدیک احوال رفتگان را ببینیم.
ماجرای دوم دوست دیگری تعریف کرد: برای تدفین یکی از آشنایان به بهشت زهرا(س) رفتیم. بیرون غسالخانه تازه تاسیس همهمه زیادی بود، جوری که تا به حال ندیده بودم. از طرفی اصلا خبری از جنازه هم نبود. وارد غسالخانه که شدم پدری را دیدم که علی رغم گرفته شدن از سوی اقوام و آشنایانش به شدت خود را به شیشههای غسالخانه میکوباند و گریه میکرد. داد میزد: بلند شو، تو رو خدا بلند شو، من و مامانت چه کنیم بعد تو...؟ روی سنگ غسالخانه پسر بچه چهار سالهای را دیدم که واقعا زیبا بود. بدنش هم آثار هیچگونه بیماری یا کبودی نداشت. واقعا نتوانستم خودم را جای این پدر تصور کنم. نمیدانم این ماجرا کجای این دنیای پست تعریف میشود اما مطمئنم که این پدر حاضر بود کل زندگی و سلامتی خودش را بدهد تا فرزندش را داشته باشد. احتمالا این پدر وقتی شب به خانه برمیگردد میرود کنار قاب عکس خندان پسرش و ... .
ماجرای سوم یکی از آشنایان دور که به تازگی فوت کرده است وصیت کرده بود تا در قبر مادربزرگش دفن شود. مادربزرگ این بنده خدا حدود 50 سال پیش در قم به خاک سپرده شده بود. آنگونه که تعریف میکنند وقتی خاکهای قبر را کنار میزنند تا قبر را بشکافند با یک اسکلت کامل انسان مواجه میشوند که با همان ترتیب استاندارد قرار دارد. موهای حنایی جنازه نیز هنوز پیوندش با جمجمه را از دست نداده و پابرجاست. وقتی متصدی قبرستان به استخوان ساق پا دست میزند تا آن را بردارد تنها یک مشت پودر خاک شده دستش را پر میکند. این ماجرا برای بسیاری دیگر از استخوانها هم تکرار میشود. برخی از این استخوانها از جمله جمجمه سر که استحکام بیشتری دارند را برداشته و داخل کیسهای میگذارند و بالای سر جنازه تازه قرار میدهند. و این ماجرا من را یاد هیچ بودنمان انداخت. از خاکیم و ... . منبع: tavalaei.ir نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 6 بهمن 1392 :: نویسنده : محمد خرد -شب اول قبر به روایت شاهد زنده
علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت: در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت كرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میكرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شدهای؟ در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است. تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟ آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم» در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه میكشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه میبینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم. مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میكرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 6 بهمن 1392 :: نویسنده : محمد خرد فشار قبر
از هولناكترین عذابهای قبر كه میت در شب اول قبر به آن مبتلا می شود، فشار قبر است كه مومن و كافر، كوچك و بزرگ، باید حد طبیعی و ناگزیر آن را تحمل كنند اما این فشار تحت اعمال انسان و پرونده ای كه با اوست بسیار متغیر است. ابو بصیر میگوید: به امام جعفر صادق(علیهالسلام) گفتم: آیا احدى هست كه از فشار قبر نجات پیدا كند؟ فرمود: پناه بخدا مىبریم از فشار قبر. چقدر قلیل و اندك هستند آن افرادى كه از فشار قبر نجات پیدا كنند. (بحارالانوار، ج6،ص260) البته فشار قبر مربوط به مدفونین در زمین نیست بلكه شامل هر میتی خواهد شد از امام صادق علیهالسّلام پرسیدند: آیا عذاب و فشار قبر به فرد بدار آویخته میرسد؟ آن حضرت فرمود: همانا پروردگار زمین، خود پروردگار هوا نیز هست. یا آن خدایى كه زمین به فرمان اوست، هوا نیز به فرمان اوست، پس خداوند عزّ و جلّ به هوا وحى میفرماید و هوا او را فشارى میدهد سختتر و شدیدتر از قبر. (من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفارى، ج 1، ص279) فشار قبر چیست؟ اما در مورد اینكه واقعیت فشار قبر چیست و كیفیت آن به چه شكلی است، اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی همچون علامه مجلسی، علامه حلی، علامه شبر و مرحوم حمصی رازی معتقد به عذاب جسد هستند. به عقیده این بزرگان و برخی دیگر، ممكن است روح در عالم قبر، در بدن داخل شده و عذاب را تحمل كند ... علامه مجلسی میفرماید: انما السوال و الضغطة فى الاجساد الاصلیة ...؛ سوال و تنگی و فشار قبر مربوط به جسد اصلی است.(جسد اصلی در مقابل جسد برزخی) در نهج البلاغه آمده است... و روعات الفزع و اختلاف الاوضاع و استكاك الاسماع و ظلمة للحد ...؛ (یاد كنید از) دفعه بدفعه آمدنهاى خوف و بیمهای مختلف و جابجا شدن دندههاى پهلو از فشار قبر و كر گردیدن گوشها و تاریكى گور ... قائلین به این قول به چنین روایاتی هم استناد میكنند و میگویند در هم فرو رفتن استخوانهاى دنده(در اثر فشار قبر) و نیش زدن گوشت(كه به عنوان عذاب قبر یاد شده) كه در بعضی روایات است تنها با بدن عنصرى سازگارى دارد. وقتى انسان مرد، با قوه ى خیال خود را جداى از دنیا مى یابد؛ همان گونه كه در دنیا با همان صورت به واسطه ى خیال، خود را درك مى كرد، وقتى در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر مى یابد و با این واسطه دردها و عقوبت ها و یا لذت ها را در مى یابد. و این است معنى حدیث: كه قبر باغى از باغ هاى بهشت یا حفرهاى از حفرههاى جهنم است. در هر حال روح با تعلق شدیدی كه به جسد دارد، همواره در كنار جسد میماند و از وضعیت خوب یا بد جسد متاثر میشود چه داخل در جسد و حساس به احساسات آن باشد چه نباشد. به همین جهت شاید بتوان گفت فشار قبر، می تواند كنایه از همان فعل و انفعالات شیمیایی باشد كه جنازه را از هم می پاشد و ظرف مدت بسیار كمی، چنان تغییرات سریعی در آن ایجاد می كند كه اگر امكان رویت جسد بعد از یك شب قبر حاصل شود، صحنهی دلخراش و اندوهباری در معرض دید قرار خواهد گرفت. از فرمایشات حضرت علی(علیهالسلام) است كه: «فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ بِعَقْلِكَ، أَوْ كُشِفَ عَنْهُمْ مَحْجُوبُ الْغِطَاءِ لَكَ، وَ قَدِ ارْتَسَخَتْ أَسْمَاعُهُمْ بِالْهَوَامِّ فَاسْتَكَّتْ، وَاكْتَحَلَتْ أَبْصَارُهُمْ بِالتُّرَابِ فَخَسَفَتْ، وَ تَقَطَّعَتِ الْأَلْسِنَةُ فِی أَفْوَاهِهِمْ بَعْدَ ذَلَاقَتِهَا، وَ هَمَدَتِ الْقُلُوبُ فِی صُدُورِهِمْ بَعْدَ یَقَظَتِهَا، وَ عَاثَ فِی كُلِّ جَارِحَةٍ مِنْهُمْ جَدِیدُ بِلًى سَمَّجَهَا، وَ سَهَّلَ طُرُقَ الْآفَةِ إِلَیْهَا، مُسْتَسْلِمَاتٍ فَلَا أَیْدٍ تَدْفَعُ وَلَا قُلُوبٌ تَجْزَعُ، لَرَأَیْتَ أَشْجَانَ قُلُوبٍ وَ أَقْذَاءَ عُیُونٍ، لَهُمْ فِی كُلِّ فَظَاعَةٍ صِفَةُ حَالٍ لَا تَنْتَقِلُ، وَ غَمْرَةٌ لَا تَنْجَلِی؛ اگر آن مردگان را با (دیده) عقل و خرد بسنجى، یا پرده (خاكى) كه آنها را از تو پوشانده است كنار رود (آنها را خواهى دید) در حالی كه گوشهایشان در اثر رسوخ جانوران خاكى در آنها نابود و كر گشته، و دیدگانشان از سرمه خاك (به مغز) فرو رفته، و زبانهایشان پس از تندى و تیزى در دهانها پاره پاره گشته، و دلهاشان پس از بیدارى در سینهها مرده، و از طپش افتاده، در هر عضوى از ایشان پوسیدگى تازه كه باعث فساد و زشتى است رخداده، و راه نابودى آنها را آسان ساخته است، در حالی كه در برابر هر آسیبى تسلیماند، نه براى دفاع (از آلام و اسقام) دستى، و نه براى نالیدن (از سختیها) دلهایى دارند(اگر به دیده عبرت بنگرى) اندوههاى دلها و خاشاك و خونابه چشمها را خواهى دید كه براى آنها در هر یك از این رسوائى و گرفتاریها حالتى است كه دگرگون نشود، و سختی ای است كه برطرف نگردد. (ترجمه نهجالبلاغه انصارى، ص 625) این عذاب اگرچه تا حدی طبیعی و در راستای نظام خلقت است اما راههایی وجود دارد كه برطرف كردن آن را ممكن ساخته است. با وجود برخی روایات كه اصرار به همگانی بودن فشار قبر دارند، برخی روایات نیز به تفاوتهای مومن و كافر اشاره كرده و از آسودگی مومن سخن میگویند: «بنده مؤمن چون به خاك سپرده شود زمین به او گوید: آفرین، خوش آمدى، تو از جمله كسانى هستى كه دوست داشتم بر پشت من راه رود، حال كه تو را در بر گرفتم خواهى دانست كه چگونه با تو عمل مىكنم! پس تا آنجا كه چشم كار مىكند براى او گشاده گردد. و كافر چون به خاك سپرده شود زمین به او گوید: تو را آفرین و خوشامد مباد، تو از دشمنترین كسانى هستى كه دوست نداشتم بر پشت من راه رود، حال كه تو را در بر گرفتم خواهى دانست كه چگونه با تو عمل مىكنم! پس چنان او را بفشارد كه استخوانهاى پهلویش بشكند.(امالى شیخ مفید، ترجمه استادولى) محمد تقی فلسفی در این باره می گوید: «مقصود از فشار قبر این نیست كه دیوارهای قبری كه در گورستان حفر شده به هم نزدیك می شوند، و جسد میت را در تنگنا قرار میدهند، بلكه مقصود فشار نامرئی و نامحسوسی است كه، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد میآید و او را به شدت ناراحت میكند. مرگ تاثیراتی كه اعمال مثبت و منفی در طول حیات بر تك تك سلولهای بدن میگذارند می تواند در كم و زیاد شدن عذاب جسم تاثیر بگذارد مثل این كه فرض كنیم گناهان كبیره موجب ترشح موادی در سلولهای بدن شوند كه این مواد در عالم قبر تجزیه بدن را سختتر و مهلكتر كنند یا بالعكس ممكن است عبادت و اعمال صالح انسان و پرهیز از گناه، وقتی در درجات بالای آن از سوی انسانی رعایت شود، جسم را به طور طبیعی به مواد ایمنی دهنده مجهز سازند. سالم ماندن معدودی از جنازههای انسانهای وارسته، سالها بعد از وفات یا شهادتشان، سند خوبی بر این مدعاست. هم اكنون اسنادی از همین جنازههای سالم كه مربوط به شهدای دفاع مقدس بوده، در موزه شهدا محفوظ است . عدهای دیگر از دانشمندان دینی هم معتقد به عذاب و پاداش روحاند و یا معتقد به عذاب و پاداش روح در جسم برزخی اش هستند. محمد تقی قلسفی در این باره می گوید: «مقصود از فشار قبر این نیست كه دیوارهای قبری كه در گورستان حفر شده به هم نزدیك می شوند، و جسد میت را در تنگنا قرار میدهند، بلكه مقصود فشار نامرئی و نامحسوسی است كه، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد میآید و او را به شدت ناراحت میكند.»(معاد از نظر روح و جسم، ج 1 ، ص 261) مرحوم ملاصدرا و پیروان مكتب او با بهرهگیرى از حركت جوهریه و اثبات عوالم سهگانهى (طبیعت، عالم برزخ مثال، عالم مجردات) به تحلیل و تبیین عذاب و سوال در قبر پرداخته میگویند: آنچه بر این جسد دنیوى پس از مرگ می آید از قبیل مقبور بودن و فشار و وحشت و هجوم حشرات بر روح مجرد وارد مىشود. (عیون مسایل نفس و شرح آن، استاد حسن حسن زاده، ج 2، ص 455 ـ 453). ... روح انسانى به كمك قوه ى خیال در دنیاى مادى لذت ها و آلام را درك مى كند، و قوه ى خیال یك وجود مستقل است كه پس از مرگ نیازى به بدن مادى ندارد بلكه همراه روح است و روح به واسطه ى این قوه، از صورتهاى مادیات لذت و یا زحمت مىبیند. بنابراین وقتى انسان مرد، با قوه ى خیال خود را جداى از دنیا مى یابد؛ همان گونه كه در دنیا با همان صورت به واسطه ى خیال، خود را درك مى كرد، وقتى در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر مى یابد و با این واسطه دردها و عقوبت ها و یا لذت ها را در مى یابد. و این است معنى حدیث: كه قبر باغى از باغ هاى بهشت یا حفرهاى از حفرههاى جهنم است. َ( الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار.)پس قبر حقیقى همین هیئتها و صورتها است.(همان) چنانچه به قائده عمومیت فشار قبر توجه كنیم و به اجسادی كه جنازه آنها را می سوزانند و خاكسترشان را به دریا می سپارند، باید به همین نظریه، یعنی به فشار بر روح مجرد، یا فشار بر روح مجرد در جسم برزخی اعتقاد پیدا كنیم . علل فشار قبر اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقبر خداوندا از عذاب و تنگى و فشار قبر بتو پناه میبرم(مكارم الأخلاق، دعا هر صبح و شام) قطعا برای نجات از هر مصیبتی باید عوامل ایجاد آن مصیبت را كشف كنیم تا با پیشگیری از پدید آمدن آن عوامل راه ابتلاء را سد كنیم. در روایات نبوی آمده است كه فشار قبر به دلیل تضییع نعمت هاست. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ كَفَّارَةٌ لِمَا كَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْیِیعِ النِّعَم(أمالی الصدوق،540)؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: فشار قبر براى مؤمن كفّاره نعمتهایى است كه تباه كرده است. همچنین سكونى از امام صادق(علیه السّلام) و او از پدرانش (علیهم السّلام) روایت مىكند كه رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: تنگى قبر و فشار آن به مؤمن براى آن است كه او نعمتها را ضایع مىنمود و این تنگى و فشار قبر كفاره آن عمل محسوب مىگردد. شاید در نگاه اول به نظر هر خواننده ای بیاید كه ضایع كردن نعمتها گناهی است كه به آسانی می توان آن را ترك نمود به خاطر آنكه تضییع نعمتها را مساوی با اسراف می دانند اما اسراف یكی از مصادیق بارز در دایره تضییع و تباهی نعمتها به حساب می آید. اگر بخواهیم با نگاهی دقیقتر به عمق این مسئله بنگریم خواهیم دید كه حتی سیر غذا خوردن، سیر خوابیدن، حتی یك كلمه بیهوده سخن گفتن و امثالهم نیز می تواند مصداقی از تضییع نعمتها باشد. یك مقدار بیشتر از حدی كه بدن به آن نیاز دارد بیشتر استراحت كردن هم، نمونه ای از تضییع نعمتهاست. فرصتی كه خداوند به بشر برای زندگی روی زمین به او داده بسیار عزیز و مغتنم است. باید از لحظه لحظه آن نهایت استفاده را برد. لذا استراحت نیز باید به اندازه ای باشد كه بدن نیروی كافی برای فعالیت مجدد را بدست آورد. حتی یك مثقال چربی اضافه كه بر بدن روییده باشد(كه به همان اندازه نشانه زیاد استفاده كردن مواد غذایی است) هم، داخل در محدوده تباهی نعمتهاست. به همان اندازه كه اولیاء خدا كم هستند، رهایی یافتگان از فشار قبر نیز كم هستند. البته خداوند رعایت خیلی از این چیزها را به دلیل مشقت بر بندگان خود واجب ننموده و در قیامت هم ایشان را به دلیل سیر خوردن و سیر خوابیدن مواخذه نخواهد كرد اما از آنجا كه هر چیزی اثر وضعی و طبیعی خودش را دارد، تضییع نعمتها هم اثر خودش كه همان فشار قبر است را دارد كه البته بسته به میزان آن كم و زیاد خواهد بود. برخی هم گفته اند منظور از تضییع نعمتها، بكار بردن نعمتها در غیر از مورد مصرفشان یعنی در راه حرام است. همانطور كه در تعاریف شكر گفته اند كه «استفاده از نعمت است در همان راهی كه خداوند دستور فرموده یا مجازمان كرده است.» به هر حال از آنجا كه پرهیز از چنین گناهانی بسیار سخت و مشكل است، فشار قبر هم برای همگان عمومیت دارد و فرار از آن جز برای عده بسیار معدودی چون ائمه معصومین بسیار بعید است. ابو بصیر می گوید: به امام جعفر صادق(علیه السّلام) گفتم: أیفلت من ضغطه القبر احد؟ آیا احدى هست كه از فشار قبر نجات پیدا كند؟ فرمود: نعوذبالله منها، ما أقل من یفلت من ضغطه القبر؛ پناه بخدا مىبریم از فشار قبر. چقدر قلیل و اندك هستند آن افرادى كه از فشار قبر نجات پیدا كنند.(بحارالانوار، ج 6، ص260) اگر بخواهیم پرهیز از تباهی نعمتها را به واقع درك كنیم، باید در زندگی اولیاء بزرگ الهی تامل كنیم. فی المثال آنچه در زندگانی پرخیر و بركت حضرت زهرا(علیهاالسلام) چه در بحث عبادت و چه در بحث زحمات دنیوی و دیگر مسائل می خوانیم و بسیار شگفت زده می شویم، راهنمایی است كه به ما نشان دهد پرهیز از تضییع نعمتها چگونه می تواند باشد. الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ مَا كَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا، زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(روحانى متن عربى ... ص، 387) ابن شهر آشوب گوید: هیچ كس در بین این امّت عابدتر از حضرت فاطمه(علیهاالسّلام) نبود، او آنقدر براى عبادت خدا بر پا مىایستاد كه پاهایش ورم مىكرد. شیخ صدوق (رحمة الله علیه) روایت كرده كه حضرت على(علیه السّلام) به مردى از بنى سعد فرمود: بگذار تا قصّهاى در باره خودم و فاطمه برایت بگویم: فاطمه همسر من در میان خانواده رسول خدا(صلّى الله علیه و آله و سلّم) از محبوبترین افراد بود، او با مشك به قدرى آب مىآورد كه اثر آن در سینهاش به جاى مانده بود، و به قدرى با آسیاب كار مىكرد كه دستهایش پینه بسته بود، و به قدرى خانه را جارو مىكرد كه گرد و غبار بر لباسهایش مىنشست، و به قدرى در زیر دیگ آتش مىافروخت كه لباسهایش سیاه و چركین مىشد، و او به سبب این كارها دچار زحمت و رنج شدیدى شده بود.(زندگانى حضرت زهرا علیهاالسلام (روحانى)، ص383) به همان اندازه كه اولیاء خدا كم هستند، رهایی یافتگان از فشار قبر نیز كم هستند. البته خداوند رعایت خیلی از این چیزها را به دلیل مشقت بر بندگان خود واجب ننموده و در قیامت هم ایشان را به دلیل سیر خوردن و سیر خوابیدن مواخذه نخواهد كرد اما از آنجا كه هر چیزی اثر وضعی و طبیعی خودش را دارد، تضییع نعمتها هم اثر خودش كه همان فشار قبر است را دارد كه البته بسته به میزان آن كم و زیاد خواهد بود. بنابراین كسانی كه اهل اسراف و بریز و بپاشهای آنچنانی هستند باید منتظر فشار قبر سختی هم باشند كه این همان مسئله ی ساده ی دو دو تا، چهار تاست . از ابو بصیر نقل شده است كه امام صادق(علیه السلام) فرمود: براى هر چیزى قلبى است و قلب قرآن سوره یاسین است، هر كس هر روز یا هر شب بخواند... ، قبرش تا هر كجا چشم ببیند فراخ و گسترده مىگردد، و از فشار قبر در امان مىماند. امداد رسانی ها برخی از عوامل نیز موجب كاهش فشار قبر است اینها مثل اقداماتی كه بعد از رسیدن بلا و مصیبت برای امداد رسانی موثرند، می توانند در قبر، مومن را از فشار و عذاب حفظ كنند. 1- برخی از سوره های قرآن قرآن مثلا هر كس در هر روز جمعه سوره نساء را بخواند از فشار قبر در امان خواهد بود. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق، ترجمه انصارى، ص205) از ابو بصیر نقل شده است كه امام صادق(علیه السلام) فرمود: براى هر چیزى قلبى است و قلب قرآن سوره یاسین است، هر كس هر روز یا هر شب بخواند... ، قبرش تا هر كجا چشم ببیند فراخ و گسترده مىگردد، و از فشار قبر در امان مىماند ... (همان، ص215) هر كس سوره ن و القلم را در نماز واجب یا مستحب تلاوت كند خداوند متعال او را از تنگدستى حفظ مىكند، و هنگامى كه بمیرد به او پناه مىدهد (تا در امان باشد) از فشار قبر. (همان) كسى كه بر تلاوت سوره حم زخرف مداومت كند، خداوند او را از گزند حشرات زمین، و فشار قبر در امان دارد تا هنگامى كه در پیشگاه خداوند بایستد، آنگاه آن سوره مىآید و به دستور خداوند او را وارد بهشت مىكند. امداد از طرف بازماندگان حذیفة بن یمان مىگوید: رسول خدا(صلّى اللَّه علیه و آله) فرمود: «هیچ لحظهاى سختتر از شب اول دفن براى میّت نیست، پس با صدقه دادن نسبت به مردگانتان مهربانى كنید؛ و اگر نتوانستید، دو ركعت نماز بخوانید، به این صورت كه در ركعت اوّل یك بار فاتحة الكتاب و یك بار آیة الكرسى و دو بار سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ و در ركعت دوّم یك بار فاتحة الكتاب و ده بار سوره أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ قرائت شود. و نمازگزار بعد از سلام نماز بگوید: «اللّهمّ، صلّ على محمّد و آل محمّد، وابعث ثوابهما إلى قبر ذلك المیّت، فلان بن فلان»؛ خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ثواب این دو ركعت نماز را به قبر آن میّت، فلانى پسر فلانى، برسان. در این صورت، خداوند در همان لحظه، هزار فرشته را به سوى قبر میّت گسیل مىدارد كه هر كدام از آنان یك جامه و حلّه دارد، و تا روزى كه در صور قیامت دمیده مىشود تنگى و فشار قبر او را به وسعت مبدّل مىكند، و به شماره هر چیز كه آفتاب بر آن مىتابد به نمازگزار كار نیك عطا شده، و مقامش چهل درجه بالا برده مىشود.» (ادب حضور، ص 167) برخی روزها مثل شب جمعه دارای بركات معنوی هستند شاید در این ایام، حوادثی در بین زمین و آسمان اتفاق می افتد كه در چیزهایی مثل فشار قبر تاثیر گذار است. بنابراین خداوند با حساب و كتاب خود برخی بندگان مومنش را كه می خواهد از فشار قبر مصون نگه دارد در شب جمعه می میراند. چهار حج مقبول منصور بن حازم گوید: از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم پاداش كسى كه چهار بار حج بجا آورده چیست؟ فرمود: اى منصور كسى كه چهار بار حج بجاى آورد هرگز فشار قبر نبیند، و هنگام مرگش خداى تعالى حجهاى او را به زیباترین صورتى در برابر او در آورد كه تا روز رستاخیز در میان قبر نماز گزارند و ثواب این نماز او را باشد بدان كه یك نماز از این نمازها با هزار ركعت از نماز آدمیان برابر است. (الحدیت، روایات تربیتى، ج 3، فشار قبر، ص 123) مُردن در شب جمعه مرده برخی روزها مثل شب جمعه دارای بركات معنوی هستند شاید در این ایام، حوادثی در بین زمین و آسمان اتفاق می افتد كه در چیزهایی مثل فشار قبر تاثیر گذار است. بنابراین خداوند با حساب و كتاب خود برخی بندگان مومنش را كه می خواهد از فشار قبر مصون نگه دارد در شب جمعه می میراند. از ابان بن تغلب نقل شده است كه امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر كس در فاصله میان ظهر روز پنجشنبه تا ظهر روز جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر ایمن مىدارد.(ثواب الاعمال، ترجمه انصارى، ص 375) بعضی چیزها نیز فشار قبر را زیاد می كند؛ بد اخلاقی، مخصوصا با خانواده مهمترین آنهاست. اعمال صالح دیگر حتی اگر یاری پیامبر باشد نمی تواند اثر بداخلاقی را از بین ببرد. به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خبر رسید كه سعد بن معاذ مرده، آن حضرت با اصحاب خود آمدند و دستور دادند سعد را غسل دهند و خود بر در ایستاد و چون حنوط و كفنش كردند و تابوتش برداشتند رسول خدا بىكفش و رداء او را تشییع كرد و گاهى سمت راست تابوتش را می گرفت و گاهى سمت چپ آن را ، وقتی به مزارش رسیدند، خود میان قبر او رفت و لحدش را درست كرد و خشت بر او چیده، می فرمود سنگ و گل بدهید، میان خشتها را گل می زد و چون تمام شد، خاك بر او ریخت و قبرش را ساخت ... چون از كار قبرش فارغ شدند مادر سعد برخاست و گفت: اى سعد بر تو گوارا باد بهشت. رسول خدا فرمود: اى مادر سعد آرام باش. زیرا سعد گرفتار فشار قبر شد. گویند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برگشت و مردم برگشتند و به آن حضرت گفتند یا رسول اللَّه ما دیدیم با سعد آن كردى كه با احدى نكردى تو بىرداء و كفش دنباله جنازهاش رفتى. پیامبر اكرم فرمود: فرشتهها بىردا و پاى برهنه دنبال او بودند و من به آنها تاسى كردم، گفتند راست و چپ تابوتش را گرفتى؟ فرمود دستم بدست جبرئیل بود و هر جا را می گرفت، می گرفتم. گفتند تو دستور غسلش را دادى و بر او نماز خواندى و او را بدست خود در گور نهادى و باز هم فرمودى كه سعد فشار قبر دارد؟ فرمود آرى او با خاندان خود بداخلاقى می كرد. (امالى شیخ صدوق، ترجمه كمرهاى، متن، ص 385) نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 6 بهمن 1392 :: نویسنده : محمد خرد پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است. این همان شب اولی است که او را دفن می کنند. اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمیخواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد. در توصیههای دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیهی میت را بکنید. که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید. 1ـ در قدم اول گفته شده که هنگام غسل آب داغ بر روی فرد نریخته و ادب بدن را حفظ کنید. در روایت داریم که با او مدارا کرده و مهربان باشید. چون شخص میت در آن جا حضور داشته و گمان میکند که همان بدن است. چه بسا زمانی که میخواهند او را چپ و راست کنند اذیت میشود. او مانند تنهی درخت نیست که هر کاری خواستند بکنند و آب داغ هم بر روی او بریزند! در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که خدا غضب میکند بر کسی که با مؤمن ضعیفی مدارا نمیکند. این میّت الان مؤمن ضعیف است و دست او از همه جا کوتاه بوده و کاری از او بر نمیآید بنابراین باید مراعات او را کرد. 2ـ در قدم دوم گفته شده وقتی او را تشییع میکنید و به سمت قبر میبرید، آهسته آهسته ببرید. با شتاب نبرده و ناگهان او را وارد قبر نکنید. چون او هنوز خود را نیافته و خیلی سخت است که بدن او وارد حفره شود. امام صادق علیه السلام فرمودند که میّت را در چند قدمی قبر بر روی زمین بگذارید، چند لحظه صبر کنید. بعد بلند کنید و یک مقدار جلوتر ببرید، برای بار دوم بر روی زمین بگذارید. باز یک مقدار جلوتر ببرید و برای بار سوم همین کار را تکرار کنید. در آخر در کنار قبر بر روی زمین بگذارید، چون قبر وحشتهای زیادی دارد. بگذارید آمادگی پیدا کند. برای بار چهارم او را بلند کنید و بدن را وارد قبر کنید. چقدر خوب است افرادی که این آداب را میدانند و میخواهند این کارها را بکنند در موقع دفن زیارت عاشورا بخوانند. یا صدای قرآن و ذکر و صلوات بلند شود. ما نمیدانیم ارتباط آن چیست ولی فقط میدانیم که ذکر به میت کمک میکند که زودتر خود را بیابد. 3ـ در قدم سوم گفته شده که وقتی اورا داخل قبر میگذارید تلقین همراه با تکان دادن بکنید. یعنی شخصی که وارد قبر میشود میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است. به او بگوید توجه داشته باش، حواس خود را جمع کن و نترس. وقتی که دو ملک میآیند و از تو سؤال میکنند به آنها این جوابها را بده. 4ـ در قدم چهارم گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند، نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند. یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند. حضرت زهرا علیها السلام در وصیت خود به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند که بعد از مرگ من بالای سر من بنشین. به درستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند. یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند. متأسفانه گاهی اوقات در این زمان برخی از افراد به زور بستگان میت را از سر قبر دور میکنند. درست است که امکان دارد برخی از بستگان خیلی بی تابی کنند ولی این بیتابی کردنها در آن زمان باید به گونهای باشد که بیشتر به درد فرد متوفی بخورد. یعنی انسان فقط نخواهد که غم خود را تخلیه کند. چند نفر از آشنایان او بمانند و این تلقینات را انجام دهند. این کارها قدم به قدم باعث میشود که فرد متوفی انس بگیرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
|